سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر

 بند اول: حضرت ابوالفضل (ع)

 وقتی که آه، بر لبِ عباس، ناله کرد

در ذهن خویش، یاد بتولِ سه ساله کرد

 

 فریاد ریخت از غم شش‌ماهه‌ی حسین

گویی که چشم فاطمه خون در پیاله کرد

 

یک دست او عَلَم شد و دست دگر قلم

غم را برای شیعه‌ی مولا حواله کرد


 

شق‌القمر قمر شد و از نام خود گذشت

اسطوره را به نام «برادر» قباله کرد

 

بخشش به احترام رسول وسلاله است

امت، عجب معامله با این سلاله کرد

 

از استغاثه ناله‌ی نی در رباب شد

«عقبی به لرزه آمد و دنیا خراب شد»





طبقه بندی: داستان، شعر عاشورایی، شعر، رمان، شعر زیبا
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92 شهریور 11 توسط هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر
مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin

قالب وبلاگ